خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - محدث تکفلاح: مکتبخانه. وقتی این کلمه به گوشتان میخورد یاد چه میافتید؟ یک اتاق قدیمی و یک خانم یا آقای پیر که بالای مجلس نشسته و یک میز و چند کتاب و یک قلم جلوی روی خودش گذاشته است. دور تا دور اتاق بچههایی با سنین متفاوت هستند و گوش به صحبتهای آموزشی معلم پیر. از شاخصههای این نوع از آموزش، تندی اخلاق معلم و سختگیری در اجرای تمرین و اهمیت گوش دادن به حرفهای معلم بوده است. اگر یکی از بچهها حرف معلم را گوش نمیداد و یا حین صحبتهای او بازیگوشی میکرد هم عواقبی همچون چوب و فلک در انتظارش بود. هر معلمی چندین ترکه در پهلوی خود داشت، برخی بلند، برای دوردست، برخی کوتاه برای نزدیک، برخی از مدارس نیز فلک یا فلکه داشتند.
در مکتبخانهها چه میگذشت؟
اما بر خلاف مدارس امروزی در ایام مکتبخانهای، کتب منبع تدریس برای سنین مختلف گروه بندی نداشت. همه بچهها کتابهای مشخصی را میخواندند و تمرین میکردند و سرلوحه زندگیشان قرار میدادند. قرآن کریم، نهجالبلاغه، بوستان و گلستان سعدی و تنبیه الغافلین، اخلاق ناصری، نصاب الصبیان، قابوسنامه و نظایر آنها نیز به شاگردان تعلیم میشد و طرز نامه نگاری از روی نویسندگان نامی سابق، مثل قائم مقام و غیره تدریس میگشت. روخوانی و روانخوانی قرآن و درک حکمتهای نهجالبلاغه و گفتگو پیرامون مطالب و اندرزهای گلستان و بوستان سعدی، گامهایی بود که کودکان در کنار درس حساب از مرشد مکتبخانه میآموختند و در بزرگسالی از انها استفاده میکردند.
در بعضی از مکتبها آواز خواندن و شعر سرودن جز برنامهی تحصیل بود، ولی هر دو، بویژه آواز خواندن، اختصاص به مسائل مذهبی، نوحه خوانی و تعزیه داشت و معمولاً در روزهای پنج شنبه به شکل نوحه خوانی صورت میگرفت. با این حال، معلم توجه مینمود که این نوحه خوانی در مایهی اصلی آهنگهای مربوطه که گوشههایی از دستگاههای هفتگانه موسیقی اصیل ایرانی بوده باشد. در برخی از مکتب خانهها یکی از تفریحات بچهها مشاعره بود، به این ترتیب که آخوند (معلم) شاگردان قوی و پر استعداد خود را دو قسمت میکرد و آنان با هم به مشاعره میپرداختند.
علاوه بر ایام ولادت و وفات معصومین، علیهم السلام، که مکتب خانه تعطیل میشد، در ماههای محرم و رمضان و عید نوروز نیز، مدت درازی مکاتب بسته بود. همچنین در تابستان به علت رفتن اهالی به باغات و دهات، خود به خود مکاتب بسته میشد.
عبدالله مستوفی در این باره مینویسد:
«درس من خوب پیش نمیرفت و سبب آن بر من و آخوند، هر دو، مجهول بود. آخوند از کودنی من و من از بی مهری آخوند ناراضی بودیم و کم مانده بود از بچههای کودن معروف شوم. خواندن یک سورهی کوچک قرآن برای من مانند آشامیدن دریا بود [آشامیدن دریا اصطلاح فرانسوی است و کنایه از کار مشکل است] هر کلمهای را باید آخوند، ده بار تکرار کند، در دفعه ی یازدهم هم که بر میگردم باز نتوانم بی غلط بخوانم. هر قدر آخوند بیشتر عصبانی میشد من هم همان قدر کودنتر میشدم.
سعدی علیهالرحمه میگوید:
ندانی که سعدی مراد از چه یافت
نه هامون نوشت و نه دریا شکافت
به خردی بخورد از بزرگان قفا
خدا دادش اندر بزرگی صفا
هر آن طفل کو جور آموزگار
نبیند، جفا بیند از روزگار
نظام آموزشی امروز
مدارس امروزی را میشناسیم. ساختمانی نسبتاً بزرگ که اتاقهای زیادی دارد و برای برگزاری کلاسهای درس از این اتاقها استفاده میشود. داخل اتاقها میز و نیمکت و صندلی برای معلم و دانشآموز وجود دارد و سرفصلهای درسی هر کدام از گروه سنی کاملاً مشخص است و شرایط کلی برای بچهها در دسته بندیهای مشخص یکسان است. معلم هر درس به صورت تخصصی متمرکز روی تدریس همان درس است و قوانین مشخصی حاکم بر جو کلی است. در این میان برای برخی از کودکان در این سیستم آموزشی مشکلاتی پیش آمده که گروهی از مسئولین و ریشسفیدهای جامعه اعتقاد بر این داشتند که روشهای مکتبخانهای مؤثرتر و مفیدتر بود. کم اهمیت شدن یادگیری و ضعف در بهکارگیری ادبیات درست فارسی و قرآن کریم و نکات اخلاقی در زندگی نسل جدید، ایشان را در نظر خود مطمئنتر کرده است.
گروهی از کارشناسان امر آموزش بعد از مطالعه و بررسی شرایط کودکان و خروجیهای سیستم کنونی آموزش و پرورش به این نتیجه رسیدند که زنده کردن برخی از روشهای مکتبخانهای میتواند اثرات خوبی برای آموزش و تربیت کودکان داشته باشد. در همین راستا بعد از تدوین طرح خود، پا به عرصه اجرا گذاشتند و در این مسیر از نکات مشخصی از مکتبهای قدیم، الگوبرداری کردند. با خانم سلطانی مدیریت فعلی «مکتبخانه زینبیه» در این باره گفتگو کردیم.
مکتبخانهای برای تربیت نسل آینده
ما کار خود را بر اساس یک طرح تعلیم و تربیت دینی دخترانه شروع کردیم. در این طرح علاوه بر اینکه برنامه برای دخترها به گونهای تنظیم شده است که ایشان در فضایی با رویکرد تربیت دینی قرار گیرند، در زمینه مهارتهای مختلف از جمله آشپزی و خیاطی و نقاشی و.. هم باید توانمند شوند. دورنمای کار مکتبخانه این است که دختران ما بعد از فارغ التحصیلی علاوه بر اینکه افراد باسوادی هستند، در امور مختلف توانمندیهای لازم را داشته باشند.
اساس کار مکتبخانه بر تعاملاتی است که بین معلم و دانشآموز رخ میدهد. بر این مبنا پروژههایی تعریف میشود که هم واقعی است و هم اینکه بچهها بدون اینکه آموزش مستقیم داشته باشند، توانمندی مشخصی را در خود میبینند.
یکی از کارهای ویژه مکتبخانه که با نظام آموزشی آموزش و پرورش ما متفاوت است اینکه تدریس ادبیات کهن را بهصورت جدی در عناوین درسیمان قرار دادهایم. هدف ما از این کار لزوم آشنایی کودکان با ادبیات اصیل ایرانی ماست که اهداف جزئیتر هم برای این کار در دستور کار ما تأثیرگذار بود.
توجه ویژه به ادبیات کهن
اگر برای آموزش مسائل تربیتی به ادبیات گلستان و بوستان سعدی و باقی کتب ارزشمند ادبیات کهن روی بیاوریم، تأثیر بیشتری از کارهای تربیتیمان میبینیم. آموختن امثال و حکم و نکات تربیتی از طریق شعر و داستان به صورت غیر مستقیم به کودک انتقال پیدا میکند و تنها یک مفهوم نیست که در این راستا به او میرسد. هر شعر یا نثری از این کتب میتواند چندین نکته تربیتی و اخلاقی را در بر داشته باشد که هر کدام آنها فرد را با دنیای زیبایی رو به رو میکند.
از سویی مطالعه این کتب و متون باعث زیاد شدن دایره لغات کودکان میشود که با شناخت خود لغات و بالا رفتن دانش آنها در زمینه نحوه استفاده لغات و نکات کاربردی و جایگاه نگارشی آنها حافظه و مهارت کلامی آنها تقویت میشود.
سعدی و کتابهایش سرشار از محتوای غنی و مفاهیم تربیتی و نصایح ارزشمند هستند و آموزش این کتاب به کودکان در مکتبخانهها و محلهها و شهرها و استانهای مختلف، نه تنها باعث ارائه نکات اخلاقی و تربیتی میشود، بلکه بومی سازی نکات و پررنگ کردن سنتهای ایرانی و سنتهای اسلامی را هم در پی دارد. همچنین در نکات بوستان و گلستان، مطالبی مربوط به بالا بردن مهارتهای فردی و اجتماعی هم مورد توجه است.
یکی از نکات مورد توجه برای مسئولین «مکتبخانه زینبیه»، اهمیت پاسداشت ادبیات کلامی بین افراد است. در شرایط اکنون که غلبه استفاده از فضای مجازی و ادبیات سطحی و عامیانه دانش آموزان با کلام اصیل فارسی مأنوس شده است با تاکید روی مطالعه متون کهن سعی بر آن داشتیم که کودکان این مرز و بوم به مطالعه آثار ارزشمند بزرگان کشور علاقمند شوند تا در آینده برای استفاده و پاسداشت زبان فارسی دچار بحران نباشند.
بوستان و گلستان سعدی سرشار از حکایات آموزنده و نثر و شعر زیباست. کاستیهای کتب درسی در پرداختن عمیق به مهارتهای خوانداری و نوشتاری و… در آموزش و پرورش، خلأ بزرگی است که با ادامه این مسیر و با این سبک خلأ آن به شدت احساس میشود. مسئولین این مکتبخانه با ارائه سطح بالایی از مطالب در این زمینه، برای جبران این نقد، فرد را نیازمند تلاش و مطالعه میداند و سعی بر آن دارد که با سنجش استعداد افراد در این خصوص ادبیات فارسی را در بین کودکان محبوب کند و برای نسل بعد زنده نگهدارد.
یکی از نکات خوب و مهم برای استفاده از منابع ادبیات کهن در آموزش کودکان، این است که با حفظ و تکرار عبارات و اصطلاحات ادبیات غنی گلستان, سطح دانش عمومی دانش آموزان از نظر بهکارگیری در کلام و ارائه تمثیل و فن سخنوری و استفاده استدلالی کلام تقویت میگردد. کودکی که گلستان را خوانده میتواند با تفاوت چشمگیری توانایی استدلال و یا استفاده از ضربالمثلها و… را به رخ بکشد.
البته که تفاوت «مکتبخانه زینبیه» با مکتبخانههای قدیم در این است که با توجه به صلاحدید مسئولین و در نظر گرفتن گروههای سنی بچهها، به نسبت توانایی هر گروه، بچهها با بسته کامل آموزشی ادبیات کهن مواجه میشوند که با گزینش و ترتیب دادن مطالب آن و تهیه کاربرگها و فایلهای تمرین و آموزش، رشد کودک را در سن خودش حاصل کند.
همراهی و هماهنگی خانواده برای ما مهم است
در مکتبخانه ما ۴ مورد به منظور ایجاد فضای تربیتی منسجم، سرلوحه کار قرار گرفته است:
-هماهنگی ارزشها و مفاهیم در منزل و مکتبخانه
-همراهی خانواده و مکتب، ارتباط مستمر و آموزش
-واگذاری برخی تکالیف و فعالیتها به والدین
-آموزشهای مربیان به منظور داشتن رویکرد واحد
برای ما خروج از کلیشههای مرسوم محیط آموزشی-فضاسازی اهمیت ویژهای دارد. آموزش را با توجه به شرایط جامعه و شرایط روحی دانشآموزان، در بسترهای متفاوت مجازی و حضوری و اردویی برقرار میکنیم. و مهمتر آنکه مربیان مکتبخانه، دانشآموزان و حتی مادران در محیط مکتبخانه بدون تکلف خاصی حضور دارند و فضا برای این رویدادها فراهم شده است. این ایجاد تشابه بین مکتب و زندگی کودکان به منظور فراهم کردن آرامش و امنیت کودک است.
در مکتبخانه زینبیه در همه دروس، ایجاد محتوای غنی حتی فراتر از توان کلیشهای سنی و بدون در نظر گرفتن محدوده سنی مورد توجه ماست. دانشآموزان به سن و پایه تحصیلی خود محدود نیستند و با پیشرفت در یک رشته با محتوای غنی وآماده روبهرو میشوند. شوق یادگیری برای ما بسیار مهم است و در تعریف پروژهها و تعاملات دانشآموز و مربی این «شوق یادگیری» مورد توجه قرار میگیرد.
بجز آموزش مفاهیم قرآنی و متون عربی و دینی و تاریخ اسلام، ادبیات کهن و نجوم و سواد مالی، ورزش ومهارت ورزی که قبلتر به آنها اشاره شد نیز از سرفصلهای تدریس محتوای مکتبخانه زینبیه است.
نظر شما